فیش نویس

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نعمت سلامتی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پیر بشی اما نوبتی نشی 

یه روز تو مترو جامو دادم به یک پیر مرد نورانی و خوش صورت   
نشست و گفت:
جَوون الهی پیر بشی ولی نوبتی نشی!

گفتم:
حاجی نوبتی چیه ؟

گفت:
آدم وقتی پیر میشه
و دیگه قادر به انجام کارهاش نیست،
یکی باید کمکش کنه
اونجاس که بچه ها دعوا میکنند
و میگن:
امروز نوبت من نیست 

امیدوارم پیر بشید
ولی نوبتی نشید

  • ۰
  • ۰

ﻣﺮﺩی ﻛﻪ ﻋﻘﺐ ﺗﺎکسی ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮی ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰی ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ میﻛﺮﺩ، ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮچی میﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ.

کسی ﺟﻮﺍبی ﻧﺪﺍﺩ، ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ می‌ﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ هیچی، ﺯنی ﻛﻪ ﺟﻠﻮی ﺗﺎکسی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ‏«ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ» ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ‏« ﭼﺮﺍ؟‏» 

ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ‏« ﭘﺴﺮ ﻣﻦ همش ﺷﺶ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭلی نمیتونه ﺑﺪﻭﻭئه... ﻫﺮ ﻛﺎﺭی می‌ﻛﻨﻴﻢ نمیﺗﻮنه.» 

ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ‌ﻛﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ، ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩﻡ، ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ.

چقدر برای اینکه سلامتید خدارو شکر می‌کنید؟

 

 

هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم به جامع کوفه در آمدم دلتنگ. یکی را دیدم که پای نداشت سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم

 

مرغ بریان به چشم مردم سیر/ کمتر از برگ تره بر خوان است

وان که را دستگاه و قوت نیست/ شلغم پخته مرغ بریان است